کد مطلب:141605 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:143

عبدالله بن یقطر حمیری
«عبدالله» فرزند «یقطر» بوده است. مادرش پرستار امام حسین علیه السلام بوده است، همچون «ام قیس بن ذریح» كه پرستار دوران شیرخوارگی امام مجتبی علیه السلام بوده است. [1] .

]به جهت این كه مادر عبدالله پرستار امام حسین علیه السلام بوده است[ و امام با عبدالله برادر رضاعی اند. [2] اما حق این است كه امام حسین علیه السلام بر اساس احادیث معتبر تنها از سینه مادرش فاطمه زهرا علیهاالسلام شیر نوشیده و گاه از سر انگشت یا دهان مبارك رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تغذیه كرده است. [3] .

تاریخ نگاران گفته اند بعد از این كه امام حسین علیه السلام از مكه خارج شد، پاسخ نامه «مسلم


بن عقیل» را نوشت و به «عبدالله بن یقطر» داد تا آن را به مسلم برساند. مسلم در نامه خود عنوان كرده بود كه مردم با او بیعت كردند و شرائط برای آمدن امام مناسب است.

عبدالله تا قادسیه به تاخت رفت. تا «حصین بن تمیم» [4] او را در قادسیه دستگیر كرد. و او را به سوی «عبیدالله بن زیاد» فرستاد. ابن زیاد از رسالت او پرسید، ولی «ابن یقطر» پاسخ نگفت. ابن زیاد از سفیر امام چنین خواست: «تو باید به بالای قصر روی و به دروغگو، فرزند دروغگو لعنت كنی. پس از فراز قصر پایین آی، تا من رأی خود را درباره تو اعلان كنم». «عبدالله» برفراز قصر رفت تا این كه بر مردمی كه در پایین ایستاده بودند، مشرف شد. آن گاه فرمود: «ای مردم! من فرستاده حسین بن فاطمه دختر رسول خدا به سوی شما هستیم تا این كه او را علیه پسر مرجانه و پسر سمیه، آن حرامزاده پسر حرامزاده، یاری و كمك رسانید.» [5] .

«ابن زیاد» دستور داد عبدالله را از بالای قصر به زمین پرتاب كنند. استخوان های عبدالله شكسته شد. او هنوز رمقی جان در تن داشت كه «عبدالملك بن عمیر لخمی» كه قاضی و فقیه كوفه بود، سر رسید و او را با كارد سر برید. مردم او را سرزنش كردند. او در پاسخ گفت: «با این كار خواستم او را راحت كنم». [6] .

«ابن قتیبه» و «ابن عساكر» گویند: امام حسین علیه السلام «قیس بن مسهر» را به سوی مسلم فرستاد؛ اما «عبدالله بن یقطر» را به همراه مسلم (به كوفه) فرستاده بود تا هنگامی كه مسلم متوجه شد كه مردم او را تنها نهادند، پیش از این كه به دست دشمن افتد «عبدالله» را به سوی امام حسین علیه السلام بفرستد تا اوضاع را به آن حضرت گزارش كند. عبدالله حركت كرد تا به دست «حصین بن نمیر» دستگیر و به سوی ابن زیاد فرستاده شد و آن حادثه به وقوع


پیوست. [7] .

پیش از این گذشت [8] كه وقتی خبر شهادت عبدالله یقطر، مسلم بن عقیل و هانی بن عروه به امام حسین علیه السلام رسید، آن حضرت سخت آزرده خاطر شد و نوشته ای را در برابر جمع یاران این گونه قرائت فرمود:

«اما بعد، خبر فاجعه آمیز كشته شدن مسلم بن عقیل، هانی بن عروه و عبدالله بن یقطر، به ما رسیده است. البته شیعیان ما، ما را ذلیل و خوار كرده اند. پس از شما هر كه قصد بازگشت دارد برگردد كه هیچ منعی بر او نیست و بر گردن او چیزی نیست.» [9] .


[1] ابصار العين، ص 93.

[2] الكامل في التاريخ، ج 2، ص 549.

[3] كافي، ج 1، ص 465؛ بحارالانوار، ج 44، ص 198؛ كامل الزيارات، ص 57، ح 4.

[4] شيخ مفيد نام او را «حصين بن نمير» دانسته اند. (الارشاد، ج 2، ص 69).

[5] «ايها الناس، انا رسول الحسين بن فاطمة بنت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم اليكم لينصروه و توازروه علي ابن مرجانة و ابن سمية الدعي ابن الدعي.»

[6] الارشاد، ج 2، ص 71؛ تاريخ الامم و الملوك، ج 5، ص 398.

[7] ابصار العين، ص 94.

[8] ر ك: منزل زباله، ش 14.

[9] الارشاد، ج 2، ص 75.